۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

من آن موجم که آرامش ندارم ... به آسانی سر سازش ندارم

چرا یاس ، چرا نا امیدی؟ عده ای خواسته یا ناخواسته احساس کردند که امروز کار رژیم را تمام خواهند کرد و حال که چنین نشده ، احساس سرخوردگی می کنند.
بله ، اگر توقعات بلندپروازانه و غیر منطقی داشته باشیم به چنین سرخورگی ای می رسیم
اما هدف ما از شرکت در راهپیمایی امروز چه می بایست بود؟
ما باید به کودتاچیان نشان می دادیم بعد از این همه برنامه جهت ایجاد رعب و ترس ، ریزش ، نا امیدی و .. در جنبش ، هنوز هم می آییم و می ایستیم که نشان دادیم ..
ما باید نشان می دادیم ما هستیم که نشان دادیم...
ما باید نشان می دادیم در روز خود جمهوری اسلامی هم می توانیم باشیم و مرگ بر استبدادش بگوییم که نشان دادیم
ما باید نشان می دادیم هنوز عقاید ما درون ما شعله می زند که نشان دادیم..
ما باید نشان می دادیم جنبش فقط تهران نیست که نشان دادیم ..
آنها تظاهرات ما را دزدیدند ، عقاید ما را که نمی توانند بدزدند .. امید ما را که نمی توانند .. حضور خود من را که نمی توانند .. آنها فقط خودفریبی می کنند ...
آیا رژیم یاس و نا امیدی ما را نمی خواهد .. آیا همه برنامه های آنها در همین جهت نبود؟ پس چرا بعد از 8 ماه مبارزه ، آن را مفت و ارزان به آنها بدهیم؟
نه آقای دیکتاتور بدان ما خیال باز ایستادن نداریم .. در آخر و به امید آینده :

من آن موجم که آرامش ندارم -- به آسانی سر سازش ندارم
همیشه در گریز و در گذارم -- نمی مانم به یک جا بیقرارم
سفر یعنی من و گستاخی من -- همیشه رفتن و هرگز نماندن
هزاران ساحل رو نادیده دیدن -- به پرسشهای بی پاسخ رسیدن